با رفیعالله عظمی استاد اقتصاد انرژی دانشگاه دهلی و عضو موسسه مطالعات اسلامی ذاکر حسین هندوستان گفتگو کردهایم.
هماکنون مهمترین مانع بر سر اجرایی شدن خط لوله گاز ایران به هند و پاکستان چیست؟
- هند و پاکستان با تقاضای روزافزون و سریع انرژی روبرو هستند و در هر صورت به منابع انرژی ایران نیازمندند و به عقیده من نباید در احداث این خط لوله تردید کرد. اما از آنجا که این خط لوله با مسائل سیاسی و ژئوپلتیک آمیخته شده است، اجرایی شدن آن به طول انجامیده است.
فقدان امنیت کافی در بخشهایی از پاکستان، قیمت بالای گاز پیشنهادی از سوی ایران، و تاثیرپذیری از قدرتهای فرامنطقهای مهمترین موانع بر سر راه این خط لوله محسوب میشوند. با این حال، من معتقدم نهایتا این خط لوله احداث خواهد شد.
دولت آمریکا صراحتا با احداث این خط لوله مخالفت کرده است و دولتهای هند و پاکستان را به استفاده از منابع گاز کشورهای آسیای میانه به جای گاز ایران تشویق کرده است. علت مخالفت آمریکا چیست و آیا علت تاخیر در اجرای این پروژه به علت فشارهای آمریکا است؟
علت مخالفت آمریکا با خط لوله گاز ایران به هند و پاکستان این است که آمریکا نمیخواهد ایران بیش از این قدرتمند شود. این خط لوله، اقتصاد ایران را بسیار قدرتمند خواهد کرد و درآمد فراوانی را نصیب این کشور خواهد کرد.
دلیل دیگر مخالفت آمریکا با این پروژه این است که آمریکا ایران را بزرگترین مانع برنامه خود برای تسلط بر منابع انرژی منطقه میداند. علت دیگر، مقابله با برنامه هستهای ایران است.
در واقع، هیچ یک از دلایل فوق به کشورهای هند و پاکستان مربوط نمیشود و به دشمنی آمریکا با ایران برمیگردد، بنابراین، نباید انتظار داشت دولتهای هند و پاکستان منافع خود را قربانی کنند و نیازهای انرژی خود را تامین نکنند.
از آنجا که این خط لوله میان سه کشور ایران، هند و پاکستان احداث خواهد شد، به چه دلیل مقامات هندی و پاکستانی به آمریکا اجازه دخالت در آن را میدهند؟
اساسا این خط لوله به سه کشور ایران، هند و پاکستان مربوط است اما این خط لوله تا به مرحله اجرا رسیدن فاصله بسیاری دارد و بیگمان از آنجا که به ژئوپلتیک نفتی آمریکا تاثیر میگذارد، مورد توجه دقیق آمریکا خواهد بود.
با توجه به اینکه تقاضای نفت روز به روز در حال افزایش است، هند و پاکستان نیازمند روی آوردن به انرژی ارزانتر گاز هستند و در همین زمینه خط لوله گاز ایران برای دو اقتصاد، حیاتی است.
به علاوه، وابستگی آمریکا به نفت بسیار زیاد است و میزان مصرف سرانه نفت در این کشور در میان سایر کشورهای جهان، رقم بالایی است و آمریکا نمیخواهد از منابع نفت و گاز خاورمیانه به راحتی بگذرد. اصولا ایران مانع بزرگی بر سر راه سیاستهای آمریکا به شمار میرود، اما دولتهای هند و پاکستان بر اساس منافع اقتصادی خود عمل خواهند نمود.
دیدگاه شما به عنوان یک کارشناس مسائل نفت، نسبت به تشدید مسأله هستهای ایران و تاثیر آن بر بازار نفت و تحریمهای احتمالی چیست؟
در صورت تحریم ایران، قیمت نفت افزایش خواهد یافت زیرا بازار نفت با ظرفیت مازاد تولید کافی روبرو نیست و قادر به جبران قطع تولید نفت ایران نخواهد بود.
قطع صادرات نفت به اقتصاد ایران نیز آسیب خواهد زد، اما من نسبت به اثربخشبودن تحریمهای احتمالی علیه ایران، تردید دارم، چرا که تحریم ایران به سلامت اقتصاد جهانی نیز صدمه خواهد زد.
به عقیده من شرایط به سطحی نخواهد رسید که ایران تنگه هرمز را به روی نفتکشها ببندد، در این صورت کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا علاوه بر اینکه شدیدا آسیب خواهند دید، مقابله به مثل هم خواهند کرد.
منابع نفت دریای خزر نیز در سطحی نیستند که بتوانند جایگزین نفت ایران در شرایط تحریم شوند. بنابراین تحریم ایران به نفع هیچ کس نخواهد بود.